در ادامه سری مقالات "سبب شناسی اعتیاد" – قسمت سوم : عوامل روان شناختی

 

در ارتباط با علل گرایش افراد به مواد ، دیدگاه های مختلفی توسط روانشناسان مطرح شده و در هر دیدگاه به مفاهیم خاصی تأکید شده است.

در این بخش سه دیدگاه روان کاوی ، رفتاری و شناختی به صورت مختصر معرفی می گردد و به تفسیر هر کدام در مقاله ای جداگانه با همان عنوان توضیح داده خواهد شد…

عوامل روان شناختی اعتیاد – دیدگاه روان کاوی

بر اساس دیدگاه روان کاوی ، وابستگی به مواد اعتیادآور به عنوان اختلالی در ردیف سایر اختلال ها در نظر گرفته شده است. معتادان دارای ویژگی های رفتاری تثبیت شده در مرحله دهانی می باشند و در بزرگسالی به طور افراطی از طریق مصرف مواد ارضاء می شوند. فروید اعتیاد را نوعی رفتار جایگزینی می داند که ابتدا لذت بخش و سپس غیر لذت بخش است و سیکل معیوبی را پیش می آورد. در این سیکل ، میل به لذت ارضاء می شود ، اما با احساس گناه و از دست دادن عزت نفس همراه است. این احساسات ، اضطراب قابل توجهی را ایجاد می کند که خود به تکرار عمل برای رهایی از اضطراب منجر می شود…

عوامل روان شناختی اعتیاد – دیدگاه رفتاری

نظریه پردازان رفتاری در تبیین دلایل گرایش به مواد مخدر بر مفاهیمی چون یادگیری ، تقویت و شرطی سازی تأکید می کنند. شواهد اولیه مربوطه به تأثیر یادگیری در تداوم مصرف مواد از آزمایش با حیوانات به دست آمد و مشخص شد که حیوانات به منظور دستیابی به یک آمپول وریدی از یک دارو به واکنش های عامل مانند فشار دادن یک اهرم دست می زنند. دانشمندان دریافتند که میمون ها تزریق مرفین را ترجیح می دهند و اکنون مشخص شده است که حیوانات تمام مواد مورد سوء مصرف انسان به استثنای مواد توهم زا را مصرف می کنند.

عوامل روان شناختی اعتیاد – دیدگاه شناختی

بر اساس دیدگاه شناختی ، شیوه تفسیر افراد از موقعیت ها ، بر احساسات ، انگیزه و اعمال آن ها تأثیر می گذارد. فرایندهای ذهنی ، واسطه میان محرک ها و رویدادها با پاسخ های فرد هستند که با مولفه های مهمی چون طرحواره ها ، باورها ، انتظارات ، ارزشیابی ها و اهداف ارتباط دارند. نظریه پردازان شناختی معتقدند که رفتار ، انگیزه ها و احساسات افراد نسبت به موقعیت ها متأثر از شیوه تفسیر آن ها از آن موقعیت هاست…

نظر بدهید