در ادامه سری مقالات "سبب شناسی اعتیاد" – قسمت نهم : بیماری های جسمی و روانی

 

در گذشته علت مصرف بسیاری از مواد ، تسکین دردهای ناشی از انواع بیماری های جسمی بوده است. اکنون نیز بسیاری از افراد با این هدف به مصرف مواد اعتیادآور به خصوص مواد افیونی گرایش پیدا می کنند. بر اساس پژوهش های انجام شده مشخص شده است که تقریباً ۱۵/۳ درصد بیماران به علت وجود بیماری جسمی ، به مواد مخدر روی می آورند. این پژوهشگران شایع ترین بیماری های جسمی مؤثر در اعتیاد را عبارت از بیماری هایبیماری های روانی - سبب شناسی اعتیاد دستگاه عضلانی-استخوانی ، عصب شناختی ، گوارشی و دندان درد ، قطع عضو و مجروح شدن می داند. بنابراین تعدادی از افراد به دلیل عدم آگاهی و یا به پیشنهاد دیگران برای کاهش نشانه های بعضی بیماری ها ، ناخواسته به دام اعتیاد گرفته می شوند.

آشفتگی روانی و مشکلات عاطفی و رفتاری می توانند در گرایش افراد به مصرف مواد نقش داشته باشند. وجود بیماری روانی ، آسیب پذیری فرد را در برابر مواد ، از مصرف به سوء مصرف و در نهایت به وابستگی افزایش می دهد. براساس تحقیقات عده ای از محققین تقریباً تمام اختلال های موجود در DSMIV از جمله افسردگی و اسکیزوفرنی با افزایش میزان سوء مصرف مواد مرتبط هستند و حدود ۳۵ درصد از بیماران مبتلا به یک بیماری روانی جدی ، همزمان از سوء مصرف مواد هم رنج می برند.

کوهن ( Cohen ) و همکاران نشان دادند که اختلال های شخصیت به ویژه اختلال های خوشه B شخصیت ، قویاً با اختلال های مصرف مواد ارتباط دارند. در این زمینه اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیشترین ارتباط را با سوء مصرف مواد دارد. حدود ۳۰ تا ۶۰ درصد بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد واجد ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند. به نظر اسکودول ( Skodol ) و همکاران بعد از اختلال شخصیت اجتماعی ، اختلال شخصیت مرزی ( Borderline personality disorder ) بیشترین همایندی را با اختلال های مصرف مواد دارد. اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز علاوه بر داشتن سابقه خانوادگی این اختلال ، عامل خطر برای الکلیسم است و مبتلایان به این اختلال ، مصرف الکل را در سنین پایین تری شروع می کنند و همچنین مشکلات قانونی بیشتری دارند. مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیاز بالایی به سطح زیاد برانگیختگی و محرک دارند به همین دلیل بیشتر در معرض سوء مصرف مواد قرار دارند. بنابراین اختلال های خوشه B شخصیت عامل خطر برای اختلال های مصرف مواد محسوب می شوند.

اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه یک اختلال شایع در دوران کودکی است که با بسیاری از مشکلات رفتاری در نوجوانی و بزرگسالی مرتبط است. پژوهشگران همایندی اختلال های مصرف مواد را در نوجوانی که در کودکی اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه داشتند را یافته اند. به عنوان نمونه با پژوهشی بر روی نوجوانانی که وابستگی به مواد داشتند ، دریافتند که اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه ، دومین اختلال همایند با اختلال سوء مصرف ماری جوانا می باشد. اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه وقتی با اختلال سلوک ( conduct disorder ) همراه باشد ، احتمال بزه کاری و سوء مصرف مواد را افزایش می دهد. کودکان تحریک پذیر ، پرخشاگر ، دارای رفتار بزه کارانه ، دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه به ویژه توأم با اختلال سلوک ، زمینه بیشتری برای سوء مصرف مواد در نوجوانی خواهند داشت.

در بعضی پژوهش ها ، فراوانی مصرف مواد در بیماران روان پریش مورد بررسی قرار گرفته است. محققان نشان دادند که حدود نیمی از مبتلایاین به اسکیزوفرنیا واجد معیارهای اختلال های سوء مصرف مواد هستند. مصرف سیگار در بیماران روانی نسبت به افراد سالم بیشتر است ، اما در مورد مبتلایان به اسکیزوفرنی بسیار بالا و در دامنه ای بین ۵۰ تا ۸۵ درصد قرار دارد. این بیماران می گویند سیگار کشیدن باعث آرامش آن ها می شود و همچنین نشانه های بیماری شان را کاهش می دهد. مصرف مواد در مبتلایان به اختلال های خلقی نیز رایج است. دانشمندان گزارش داده اند که افراد مبتلا به اختلال های خلقی در ۳۲ درصد موارد اختلال های سوء مصرف مواد را تجربه می کنند. افسردگی از جمله اختلال هایی است که هم به عنوان علت گرایش به مواد محسوب می شود و هم می تواند معلول سوء مصرف مواد باشد. نشانه های افسردگی در مبتلایان به سوء مصرف مواد شایع است. حدود ۴۰ درصد کسانی که گرفتار سوء مصرف و وابستگی به الکل هستند زمانی در طول عمر خود واجد ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی اساسی ( najor depression ) بوده اند. افسردگی اساسی در مصرف کنندگان مواد یک عامل زمینه ساز عمده برای خودکشی است. احتمال خودکشی موفق در مبتلایان به سوء مصرف مواد تقریباً ۲۰ بار بالاتر از کل جمعیت است. به علاوه خودکشی علت مرگ ۲۵ درصد از مصرف کنندگان مواد از راه تزریق بوده است.

مبتلایان به اختلال های اضطرابی نیز به سوء مصرف مواد گرایش دارند. این افراد با هدف کاهش اضطراب به مواد روی می آورند و احساس می کنند با این کار می توانند با اجتناب و اضطرابی که در موقعیت های مختلف برای آن های پیش می آید مقابله کنند. برخی پژوهش های مربوط به وقوع همزمان اختلال های مصرف مواد با اختلال وسواس فکری-عملی ( obsessive-compulsive disorder ) ، اختلال هراس خاص ( specific phobia ) ، پانیک و اختلال هراس اجتماعی ( social phobia ) را گزارش کردند و از پژوهش خودشان نتیجه گرفتند که میزان هراس اجتماعی و کمرویی در جمعیت وابستگان به مواد بیشتر از گروه گواه است. به علاوه هراس اجتماعی و کمرویی از جمله مهم ترین پیش بینی کننده های سوء مصرف مواد محسوب می شود. در مبتلایان به اختلال فشار روانی پس آسیبی ( PTSD ) نیز مصرف مواد گزارش شده است. در بررسی ۷۱۳ مرد که در ویتنام جنگیده بودند ، ۱۶ درصد گزارش دادند که دچار مشکلات ناشی از افراط در نوشیدن الکل هستند. این افراد علاوه بر مصرف الکل و اعتیاد به سایر مواد ، نسبت به سربازان جنگ ندیده ، دستگیری ، محکومیت و استرس بیشتری داشتند.

لازم به توضیح است که رابطه سوء مصرف مواد با بیماری های روانی به شکل های متعددی است. سوء مصرف مواد می تواند علت اساسی یا عامل تشدید کننده نشانه های خاص انواع بیماری های روانی باشد. برای مثال مسمومیت آمفتامین می تواند به صورت روان پریشی و مسمومیت الکل به صورت رفتار ضد اجتماعی ظاهر شود. همچنین نشانه های ترک می توانند به صورت نشانه های بعضی اختلال های روانی ظاهر شوند. مثلاً غمگینی تجربه شده ناشی از ترک کوکائین می تواند به شکل افسردگی متجلی شود. همچنین غمگینی ، با علائم ترک بعضی مواد دیگر می تواند منجر به پریشانی عاطفی و یا افسردگی شود. از جمله موضوعات پیچیده کننده دیگر این است که مواد می توانند نشانه های بعضی بیماری ها را بپوشانند. در ضمن ، افرادی که سوء مصرف یا وابستگی به مواد را در دوره نوجوانی تجربه می کنند ، احتمالاً الگوهای رفتاری نابهنجاری دارند که با شروع سوء مصرف مواد شدت می یابند و شدت یافتن چنین الگوهایی نیز رفتار سوء مصرف یا وابستگی به مواد را تشدید می کند و در نهایت ، این چرخه معیوب که بی شک عوامل متعدد دیگری نیز در آن دخیل هستند ممکن است منجر به بروز اختلال های شخصیت و سایر اختلال ها شوند.

نظر بدهید