بنابر تحقيقات به عمل آمده در سطح جهاني، ٥ درصدافراد معتاد به بيماري بيش فعالي مبتلا هستند.

اين بيماري در كودكان شيوع بيشتري دارد كه ممكن است به سه صورت خودنمايي كند، با اختلال در توجه و تمركز، پرتحركي و رفتارهاي تكانشي، كه البته گاهي امكان دارد كه هر سه مورد وجود داشته باشند و يكي از آنها بر علائم ديگر غالب باشد.

اين بيماران در بزرگسالي بيشتر مستعد ابتلا به اختلال شخصيت ضد اجتماعي و اعتياد هستند. اگر اين بيماري در دوران كودكي و يا در بدو تولد اين علائم ، تشخيص و درمان مناسبي را دريافت كند، مي توان اميدوار بود كه تا حد بسيار قابل توجهي از قرار گرفتن بيمار در شرايط ذكر شده جلوگيري مي شود و در نهايت سبك زندگي يك فرد در امنيت و سلامت قرار مي گيرد.

علاوه بر احتمال وقوع بيماري هاي ياد شده اختلال بيش فعالي مي تواند باعث افت عملكرد در روند پيشرفت تحصيلي و شغلي و حتي روابط اجتماعي فرد شود كه همه اين موارد به واسطه ي وجود اختلال در توجه و تمركز و عدم ثبات و تحمل در بيماران اتفاق مي افتد.اين موارد با تشخيص و درمان به موقع و درست كاملأ قابل پيشگيري مي باشند. افرادي كه به اين بيماري مبتلا هستند معمولأ از توانايي هاي ذهني مناسبي برخوردار هستند اما بنا به دلايل ياد شده نمي توانند به اندازه ي كفايت، از بهره هوشي خود استفاده كنند و اين امر باعث مي شود كه اين افراد به مرور زمان اين مشكلات را به عنوان ضعف هاي ذاتي خود بپذيرند و دچار كاهش اعتماد به نفس به شكل محسوسي شوند كه تمامي اين عوامل مي توانند در بروز انواع ديگر بيماريهاي رواني به خصوص اعتياد نقش قابل توجهي داشته باشند.

خانواده ها مي توانند با افزايش اطلاعات در زمينه ياد شده و برخورد منطقي و انتخاب اقدامات درماني مناسب از بروز تمامي اين علائم و مشكلات ثانويه به آنها به خوبي جلوگيري نمايند.

گاهي اين بيماري توسط متخصصين پس از ابتلا به بيماري هاي ديگر مانند اعتياد مورد تشخيص قرار مي گيرد كه در اين صورت نيز اگر درمان بيماري زمينه اي و اعتياد همزمان باهم شروع و انجام شود نقش بسيار مناسبي در پايداري بيمار در پاكي و كاهش لغزش در ايشان داشته باشد.

موفقيت در حوزه ي درمان به واسطه ي ريشه يابي بيماري و كنترل همه جانبه معمولأ پايدارتر با اميدواري بيشتري مي باشد.

نظر بدهید