اعتیاد یک بیماری است که هر چه سریعتر می بایست برای درمان آن اقدام شود. باید با فرد معتاد بعنوان یک بیمار رفتار شود و با درمان های تخصصی این مشکل برطرف شود. اما چطور ممکن است در روند درمان اعتیاد بهبودی رخ دهد؟ دو عامل ضروری در این زمینه ضروری است:

  1. افراد معتاد باید اعتقادشان به توانایی طرز فکرشان را از دست بدهند. آنها باید یاد بگیرند که تصور آنها از واقعیت و فرایندهای فکری آنها آشفته هستند. متأسفانه، دیگران کار زیادی نمی توانند انجام دهند که باعث شوند یک معتاد به یک عمر طرز فکر خودش شک بیفتد. تنها چیزی که می تواند باعث شود معتاد به شک بیفتد، تجربه کردن به ته خطر رسیدن است، هر حادثه ای که بتواند باعث شود که معتاد در رفتار و رویکرد خودش تجدید نظر کند. در چنین مواقعی یک درمانگر می تواند اقدام کند و بگوید: "نگاه کن، شما داری آگاه می شوی که برداشت تو از واقعیات نادرست و طرز فکر تو آشفته بوده است. من به تو کمک می کنم که به یک نظام فکری درست دست پیدا کنی".
  2. افراد معتاد باید قبول کنند که احتمال دارد نوع دیگری از واقعیت وجود داشته باشد و شخص دیگری که به او اعتماد دارند، می تواند آن واقعیت را به آنها نشان دهد. من برای اینکه به بیمارانم کمک کنم این "چک کردن واقعیت" را درک کنند، برای آنها مثال یک آشپز ماهر را بیان می کنم که همیشه برای پختن غذا اتکا می کند و از دستور پخت غذا استفاده نمی کند. فرد به مقیاس های اندازه گیری توجه نمی کند و بعد از اینکه مواد لازم را در غذا ریخت، غذا را می چشد، و بر اساس آن، نمک، فلفل، آب لیمو یا ادویه اضافه می کند و آن قدر به اضافه کردن چیزهایی که کم هستند ادامه می دهد تا غذا به طعم مناسب دست پیدا کند.

اما چه اتفاقی می افتد اگر این فرد دچار سرماخوردگی شدیدی شود و به دلیل گرفتگی بینی نتواند مزه غذا را حس کند؟ از آنجا که این آشپز از مقیاس ها استفاده نمی کرده است، بهترین کاری که می تواند انجام دهد این است که از یک نفر بخواهد: "می توانی لطفاً این غذا را بچشی و به من بگویی چی نیاز دارد؟ من سرما خورده ام و حس چشایی ام کار نمی کند".

برای فرد معتاد یک درمانگر می تواند این کار را انجام دهد. "جوانه های چشایی" معتاد برای بررسی واقعیت نمی توانند درست کار کنند. یک درمانگر حرفه ای می تواند به بیمار کمک کند که واقعیت را بررسی و یک نظام فکری درستی ایجاد کند.

ایجاد اعتماد در طی فرآیند درمان اعتیاد

آیا توقع زیادی از فرد معتاد نیست که به شخصی که قبلاً ندیده اعتماد کند؟

بیشتر افراد معتاد فاقد توانایی اعتماد کردن هستند. اگر در خانه ای با یک والد الکلی بزرگ شده باشند، فرصت کافی برای یادگرفتن اعتماد کردن در اختیار نداشته اند. فضای خانه آنها همواره مملو از دروغ و فریب کاری بوده است. والدی که مشروب می نوشیده، به والد دیگر دروغ می گفته است؛ والد دیگر، والدی که مشروب می نوشیده را فریب می داده است. بیشتر فرزندان خانواده های الکلی یاد گرفته اند که به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد.

درمان اعتیاد

حتی ممکن است بچه هایی که در خانه های سالم و خانواده های دارای عملکرد بزرگ شده اند در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند. والدین ممکن است به دلایل مختلف با فرزندان شان صادق نباشند. خیلی از والدین فکر می کنند بچه ها متوجه مسائل نمی شوند و آنها را درک نمی کنند. بنابراین به جای اینکه واقعیت را بگویند، آنها یک چیزی که بچه بتواند بفهمد از خودشان می سازند.

معتادی که با یک درمانگر مواجه می شود، ممکن است دلیل کافی برای اعتماد کردن در اختیار نداشته باشد. تجربه به ته خط رسیدن ممکن است زیر پای معتاد را خالی کرده باشد و او احساس کند که بین زمین و آسمان معلق مانده است. یکی از کارکنان بخش درمانی با معتاد دست می دهد و می گوید: "ما تلاش می کنیم به شما کمک کنیم". چه ادعای بزرگی!

اگر افراد معتاد مشکل می توانند اعتماد کنند، چطور آنها درمان یک پزشک یا دندانپزشک را می پذیرند؟ یا قبول می کنند که تحت عمل جراحی قرار گیرند؟ پاسخ در این است که این درمانگران چیزی نمی گویند که با اعتقادات معتاد در تعارض باشد. دندانپزشک می گوید که دندان عقل او خراب شده و باید کشیده شود؛ معتاد هرگز معتقد نبود یک دندان عقل خراب نباید کشیده شود.

اما درمان برای ترک اعتیاد، وضعیت متفاوتی دارد. معتاد لازم دارد که در طی جریان بهبودی به شکل جدیدی فکر کند و انجام دادن این کار نیاز به اعتمادی عمیق دارد.

معتادها در حین درمان باید دلیلی داشته باشند که آنها گمراه نخواهند شد و رفاه آنها هدف اصلی درمان است و هیچ چیزی درمانگران را از این هدف منحرف نمی کند. درمانگران ممکن است درصدد اتحاد با خانواده معتاد، رئیس فرد معتاد، و نظام قضایی برآیند، اما این کار را تنها بعد از اطلاع دادن به شخص معتاد انجام می دهند.

افرادی که برای اعتیاد تحت درمان قرار می گیرند، درمانگران شان را مورد سنجش قرار می دهند، درمانگران شان را مورد سنجش قرار می دهد و آنها باید این کار را انجام دهند. درمانگران به آنها می گویند که بیشتر و شاید همه چیزهایی که معتاد تا امروز به آن اعتقاد داشته اشتباه بوده است، طرز فکر او آشفته و نادرست بوده و او باید به طرز فکر شخص دیگری اتکا کند.

ترک اعتیاد

در گذشته برنامه های درمانی که همراه با بستری کردن بوده اند، به طور معمول چهار هفته طول می کشیده اند. سال ها طرز فکر اعتیادآور نمی تواند در خلال ۲۸ روز برطرف شود، اما دست کم معتاد می تواند در یک محیط عاری از مواد مخدر شروعی داشته باشد. امروزه، به طور عمده درمان ها بدون بستری کردن هستند و بیشتر معتادها از مزایای چنین دوره محافظت شده ای محروم هستند. در صورت شدت اعتیاد بهترین روش بستری ترک اعتیاد و درمان های تخصصی توسط پزشک متخصص و تیم حرفه ای می باشد.

برچیده شدن درمان با بستری کردن چالشی را برای درمان گران ایجاد کرده است، چرا که آنها هم مثل مراجعان شان باید با وضعیتی جدید مواجه شوند. درمان بدون بستری کردن بر این چالش ها افزوده اند. در معتادان به الکل و مواد افیونی اجبار به پرهیز کردن با کمک داروهای دیسولفیران و نالتروکسان بهتر شده است. امروزه درمانگران مجهز به مهارت های بیشتری شده اند که می توانند به معتادها کمک های بهتری داشته باشند تا مسیر فرآیند ترک اعتیاد را با سلامت طی کنند.

اگرچه درمان سنتی به شکل بستری کردن ۲۸ روزه جایگزین شده است، درمان در خارج از بیمارستان معمولاً نیاز به زمان بیشتری دارد. در این زمان بیشتر، درمانگر می تواند به معتاد کمک کند که از طرز فکر اعتیادآور به طرز فکر طبیعی گذر کند.

کلینیک روانپزشکی و ترک اعتیاد دی با تیم تخصصی متشکل از متخخصص روانپزشکی، روانشناس، مشاور و تیم پرستاری با بیش از ۲۰ سال سابقه آماده ارایه خدمات ترک اعتیاد انواع مواد مخدر به هموطنان عزیز می باشد.

جهت مشاوره رایگان ترک اعتیاد با شماره ۷۵۳۵۴-۰۲۱ تماس بگیرید.

 

نظر بدهید