بيماران مبتلا به بيماري هاي روانپزشكي را به دو صورت مي توان وارد حوزه ي درمان كرد ، نوع اول : به دليل عدم آگاهي از علائم و شناخت بيماري و البته نگرش جامعه نسبت به اين بيماري ها و به دليل وجود نشانگان بيماري و تحت تاثير قرار دادن نوع تفكر و تصميم گيري ، اكثر مبتلايان ، از پذيرفتن بيماري و همكاري در روند درمان سر باز مي زنند ، به همين علت در صورت نياز مي توان از جلسات روان درماني جهت افزايش بينش در اين بيماران استفاده كرد . در مواردي بيماران از طريق همراهان و خانواده هاي خود به كلينيك انتقال پيدا مي كنند و بستري مي شوند ، كه در اين نوع ، بيمار در طول دوره ي بستري از طريق دارو درماني و روان درماني و ويزيت هاي روزانه ي روانپزشك و روانشناس دچار كاهش چشمگيري در شدت علائم باليني مي شود و به دنبال آن تفكر بيمار از حالت عيني خارج شده و به سمت تفكر از نوع منطقي سوق پيدا مي كند ، و همين امر باعث مي شود كه مراجع نسبت به شرايط و بيماري خود آگاهي بيشتري پيدا كند و در نتيجه همكاري در روند بهبودي بالا مي رود . نوع دوم: در اين نوع از درمان ، بيمار به دليل مشاهده ي مشكلات و افت عملكردناشي از بيماري به پزشك مراجعه مي كند و در اين نوع بستري ، مراجع تمامي راهكارهاي درماني را مي پذيرد و در كوتاهترين زمان ،علائم باليني و آزاردهنده شروع به كاهش مي كنند . هر چقدر همكاري بيمار در سير بهبودي بيشتر باشد ، علائم بهبودي زودتر مشخص مي شود.
نظر بدهید
نظر بدهید