آیا اعتیاد یک بیماری است؟ نیاز به درمان دارد؟

بله مسلماً، اعتیاد یک نوع بیماری مغز است هر چند علاوه بر عوامل محیطی (مانند دسترسی بیشتر به مواد، مقبولیت اجتماعی و فشار همسالان و…) عوامل ساختاری و عملکردی متفاوت مغز افراد مستعد می تواند منجر به شروع مصرف مواد گردد، مصرف مکرر یک ماده شیمیای اعتیاد آور (ماده ی سمی برای مغز) موجب تغییراتی در ساختمان و شیمی اعصاب مغزی به ویژه در نواحی مرتبط با پاداش و لذت می شود. یعنی فرایند پیچیده بیولوژیک مغزی که حاصل آن تغییر رفتار اختیاری مصرف یک ماده به مصرف اجباری آن یا بیماری اعتیاد می شود.

بدین ترتیب بسته به نوع ماده ی مصرفی به تدریج عملکرد مغز در نواحی مختلف از جمله مرتبط با لذت، شادی، رفتار و تفکر منطقی وغیره از حالت عادی خارج شده و آسیب های حاصله باعث می شود فرد بدون مصرف ماده قادر به انجام فعالیت های روزمره نبوده و با شدت یافتن این تغییرات دچار افسردگی، بی انگیزگی، سرگردانی، بی هدفی، پرخاشگری و در نهایت اختلالات خلقی، اضطرابی و تفکر و ادراک (از جمله هذیان، توهم و جنون) می شود.

در حوزه پزشکی اعتیاد و اختلالات مصرف مواد جزو بیماری های رشته تخصصی روانپزشکی محسوب شده و همانند سایر بیماری های جدی و پیچیده مغزی و روانی عوامل متعدد محیطی و زیستی در پیدایش آن نقش داشته و بنابراین مانند سایر بیماری ها نیاز به درمان و مداخلات تخصصی روانپزشکی از جمله استفاده از داروها و انواع روش های رواندرمانی دارد.

درمان اعتیاد و سوء مصرف مواد :

در اکثر برنامه ها از تعدادی اقدامات اختصاصی رشته های تخصصی متعدد و نیز افراد غیرمتخصصی که مهارت های خاص یا تجربه شخصی مشکلات مواد را داشته و درمان شده اند استفاده  می شود.
بهترین روش درمان اعتیاد این است که پس از ارزیابی دقیق متناسب با شرایط هر بیمار تلفیقی از اقدامات اختصاصی درمانی از رشته های مختلف تخصصی استفاده شود. برنامه درمانی می تواند صرفاً با هدف کنترل محرومیت حاد و پیامدهای مصرف اخیر دارو (سم زدایی مواد) انجام شود یا بر روی تغییرات رفتاری بلند مدت متمرکز باشد.

انتخاب درمان:

همه مداخلات را نمی توان در مورد تمامی انواع وابستگی یا مصرف مواد به کار برد. در موارد شدید و مصرف مواد غیرقانونی گاه مداخلات قهری لازم است. رفتارهای اعتیادی به طور ناگهانی تغییر نمی کنند بلکه تغییر آنها طی یک رشته از مراحل مختلف صورت می گیرد.
در این فرآیند تدریجی پنج مرحله مطرح شده است: مرحله پیش از تامل ، مرحله تامل ، آمادگی ، عمل و نگهداری .

در صورتی که الگوی درمانی متناسب با میزان آمادگی بیمار طراحی گردد موجب بهبود نتایج و تقویت همکاری و اتحاد درمانی می شود. در برخی از انواع اعتیاد بسته به نوع ماده مصرفی داروهای اختصاصی وجود دارد، همچنین درمان های دارویی عمومی روانپزشکی بسته به شرایط روانی فرد استفاده می شوند.

مداخلات درمانی کوتاه مدت ممکن است در بعضی موارد خفیف اعتیاد مانند وابستگی به نیکوتین و الکل موثر باشد که ظاهراً از طریق تغییر انگیزه و شناخت تاثیر می کند. اجتناب طولانی از مصرف مواد و کاهش رفتارهای ضداجتماعی و علائم روانی وقتی ایجاد می شود که درمان حداقل به مدت سه ماه تداوم یابد. (درصد قابل توجهی از بیماران به زودی برنامه درمانی را ترک می کنند)

برنامه های درمانی به ظاهر مشابه می توانند بسته به تفاوت دامنه وعمق خدمات نتایج متفاوتی داشته باشند. میزان مهارت متخصصان و مشاورین تاثیر زیادی بر نتیجه درمان دارد. استفاده از افراد آموزش دیده و خدمات جامع چند تخصصی احتمال حفظ بیماران در مسیر درمانی و ایجاد تغییرات مثبت را افزایش می دهد. به دلیل طولانی بودن مدت زمان درمان بوسیله داروهایی همچون متادون معمولاً درصد قابل ملاحظه ای از مصرف کنندگان مواد پیش از دستیابی به نتایج قابل توجه درمان را کنار می گذارند. 

محورهای درمان اعتیاد:

۱- کنترل محرومیت حاد (سم زدایی مواد) و عوارض اخیر و حاد مصرف مواد
۲- مداخلات دارویی
۳- تغییرات رفتاری بلند مدت
۴- مداخله های تغییر محیط
۵- رواندرمانی
۶- برنامه های گروهی ۱۲ قدم و یا اصول اجتماع درمانی

 

چهار برنامه درمانی که در حال حاضر در کشور وجود دارد:

۱- درمان نگهدارنده با متادون و داروهای آگونیست (اکثرا به صورت سرپایی)
۲- برنامه های سرپایی بدون دارو
۳- اجتماع های درمانی
۴- برنامه های بستری (کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت )

 

درمان هم ابتلایی :

در بیشتر موارد به غیر از بیماری اعتیاد همزمان و اغلب پیش از ابتلا به اعتیاد دچار یک بیماری روانپزشکی دیگر نیز شده است که تسهیل کننده مصرف مواد (جهت خود درمانی و تقلیل علائم آن بیماری) می باشد. شایع ترین این اختلالات عبارتند از افسردگی، اختلال دوقطبی (شیدایی)، اختلالات اضطراب، وسواس، اختلالات جنسی (ناتوانی جنسی و زودانزالی)، اختلالات خواب، اختلال بیش فعالی-کمبودتوجه ، روان پریشی و اسکیزوفرنیا.
عدم توجه تشخیصی و درمانی کافی به اینگونه بیماری های زمینه ای و همزمان موجب شکست در درمان اعتیاد میگردد. هرکدام از این اختلالات نیازمند درمان های دارویی و غیردارویی تخصصی روانپزشکی می باشند. گاه یک مرکز روانپزشکی مجزا به این درمان ها پرداخته و مرکز ترک اعتیاد درمان اعتیاد را به عهده می گیرد و یا یکی در مرحله ای قبل یا بعد از دیگری بیمار را درمان می کند.
عموماً درمان تلفیقی که در آن کارکنان درمانی هم به درمان اختلال روانی می پردازند و هم در درمان اعتیاد مداخله می کنند موثرتر از درمان موازی یا درمان مرحله ای است. 

نتیجه گیری:

نتیجه نهایی برنامه های درمانی موجود نوعاً شامل سنجش بهبود کارکرد اجتماعی، وضعیت اشتغال و فعالیت های بزهکارانه و نیز کاهش مصرف مواد است. درمان هزینه ای است که اغلب با فواید اجتماعی حاصل از آن جبران می شود. (کاهش رفتارهای ضداجتماعی وب یماری های عفونی مانند ایدز و…) .
فقدان حمایت اجتماعی طی و پس از درمان نشان می دهد که اعتیاد کماکان یک مشکل اخلاقی تلقی می شود نه یک اختلال طبی.

نظر بدهید