طبق گزارش برنامه كنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد (UNDCP)در اواخر دهه ۱۹۹۰، معادل ۲/۴ در صد افراد بالای ۱۵ سال یعنی ۱۸۰ میلیون نفر در سراسر دنیا ، مواد مخدر مصرف كرده اند. آمار معتادان جهانی به خصوص در شرق و كشور های جنوب شرقی آسیا ، روبه افزایش دارد.

طبق بررسی الگو های مصرف مواد مخدر در ایران در سال ۱۳۷۷ نزدیك به ۸۱ در صد جمعیت نمونه افراد مصرف كننده مواد در ایران در فاصله سنی ۲۰ تا ۳۴ سال قرار داشتند.

طبق گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر ، علی رغم تشدید مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افزایش مراكز پذیرش و درمان در سطح كشور ، آمار مصرف كنندگان مواد مخدر روبه افزایش است. از سوی دیگر سن شروع اعتیاد نیز كاهش یافته است.

با توجه به اطلاعات فوق توجه به عوامل ساختاری اعتیاد بیش از پیش ضرورت یافته است .

عوامل ساختاری اعتیاد :

۱) رشد نیافتن مهارت های لازم برای توفیق در زندگی ( ورود ناگهانی از كودكی به بزرگسالی)

۲) فقدان شایستگی فردی برای كسب پایگاه شغلی (كمبود مهارت های كاری )

۳) احساس بازنده بودن در رقابتهای شغلی كه به دنبال خود می تواند به نتایج زیر منتهی شود:

۱ ۳) احساس ناتوانی در كسب موفقیت (inadeguancy)

۲ ۳) احساس ناایمنی(inseurity)

۳ ۳) ناعادلانه دانستن نظام اجتماعی (ungusty treat ed)

۴ ۳) احساس خشم و نفرت و بی اعتمادی به دیگران

۵ ۳) سركوب خشم و نفرت در خانه در محل كار در مدرسه

بروز رفتار انحرافی به سوی منبعی جانشین ، پذیرش مواد مخدر برای كسب آرامش ، نشان دادن لیاقت و توانایی های خود در تهاجم خطر ناك در مدرسه یا محل كار.

برخی دیگر از عوامل افزایش اعتیاد:

۱) تضعیف كنترل های غیر رسمی رفتار

۲) توزیع ناعادلانه منابع در آمد

۳) فقدان تشكل های اجتماعی – كاهش احساس هویت محلی یا شهری – كاهش احساس هویت شغلی و خانوادگی – احساس محرومیت نسبی

۴) تشدید احساس محرومیت نسبی ( تحت تاثیر فرهنگ جهانی و اقتصاد جهانی)

اعتیاد زنان :

زنان نیمی از جمعیت جامعه ما و همه جامعه جهانی را تشكیل می دهند ، این حقیقت آماری در واقع و در عمل ، آن چنان كه باید در تمام زمینه های حیات اجتماعی انسانها تعمیم داده نشده است ؛ چرا كه علی رغم اعتراف رسمی به ضرورت وجودی حضور فعال زنان در تمام عرصه های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ، حقوق مسلم آنان در تمام زمینه های پیش گفته شده نادیده گرفته شده و می شود . البته زنان خود نیز برای استیفای این حق چندان تمایلی از خود نشان نمی دهند كه عوامل متعددی در شكل گیری چنین وضعیتی دخیل است .

نکته مهم اما در اینجاست که سهم آنان از آسیبها و ا نحرافات اجتماعی كاملاً بر عكس برخورداریشان از حقوق اولیه ، طبیعی ، انسانی و مدنی، بسیار بیش از سهم آنان مطابق باآن حقیقت آماری مذكور است .

به عبارتی زنان نخستین قربانیان بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی اند . در این میان اعتیاد اگر نه اولین و عمده ترین بلكه ، یكی از مهم ترین آنان است . هر جا كه پای اعتیاد به مواد مخدر باز می شود ، در صف نخست قربانیان آن زنان قرار دارند ، چرا كه بیشترین آسیبها از اعتیاد همسر ، پدر، فرزند ، برادر و حتی دوست و همكار به آنان وارد می شود .

در حال حاضر با توجه به پیدایش و گسترش اعتیاد زنان ،مشكلات روانی، اجتماعی و پزشكی ناشی از آن ،به عنوان موانع درمان اعتیاد زنان تبدیل به مسئله شده است كه باید مورد بررسی و توجه قرار گیرد . از جمله عوامل روانی عواملی نظیر عوامل ژنتیكی، روان شناختی، اجتماعی، برخی زنان را نسبت به اعتیاد از دیگر زنان آسیب پذیر تر می سازد ؛ وگرنه هیچ كس تصمیم نمی گیرد كه معتاد شود .

عوامل مهم در اعتیاد زنان :

۱) نقش روابط نزدیك و صمیمی در اعتیاد زنان :

دختران و زنان مصرف كننده مواد مخدر و الكل از نوجوانی تا سالخوردگی تحت تاثیر روابط در زندگیشان قرار دارند . به نظر می رسد دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقایسه با پسران ، آسیب پذیر تر باشند و ممكن است به منظور احساس پذیرفته شدن در گروه همسالان ، اعتیاد را تجربه كنند. اگر زنان معتاد و الكلی را با مردانی با همین ویژگی مقایسه کنیم ، احتمال این که زنان شریک یا دوست جنسی با همین ویژگی داشته باشند ، بیش تر است .

الف ) یك دوم یا یك سوم زنان معتاد با مردی كه معتاد است زندگی می كنند .

ب) زنان جوان معتاد اغلب توسط مردی مسن تر كه با او رابطه صمیمانه و نزدیك دارند با مواد مخدر آشنا شده اند.

ج) زنان معتاد به هروئین ، از طریق دوستی نزدیك كه با او ارتباط جنسی داشته اند و یا دوستی از جنس مخالف با هروئین آشنا شده اند .

د) زنان معتاد در مقایسه با مردان معتاد بیشتر احتمال دارد برای خرید هروئین پول در یافت كنند و حتی در مصرف مواد مورد حمایت قرار گیرند.

ه) زنان معتاد و تزریقی معمولاً با مردی كه مصرف تزریقی دارد روابط جنسی برقرار می كنند.

این نتایج دارای معنای ضمنی مهمی در خصوص آسیب پذیری زنان به مواد است . در واقع زنان اغلب از طریق روابط نزدیك و صمیمانه با مواد مخدر و الكل آشنا شده اند كه این امر می تواند به طور بالقوه نتایج مصیبت باری برای سلامتی انها در برداشته باشد.

۲) خشونت و اعتیاد زنان :

خشونت می تواند فیزیكی یا جنسی باشد كه در بین غریبه ها و بیگانگان و دوست جنسی یا بین اعضای خانواده و دوستان اتفاق می افتد . به نظر می رسد كه گاهی خشونت و اعتیاد دو سویه یک پدیده هستند . تاریخچه اجحاف و قربانی شدن ممكن است یك عامل خطر آفرین برای ادامه قربانی شدن یك زن باشد .( مجموعه تحقیقات درباره زنان معتاد نشان می دهد كه زنان معتاد و الكلی نسبت به دیگر زنان میزان بیشتری از خشونت را تجربه و تحمل می كنند ، چزی حدود ۹۰ در صد بیش تر).

۳) عوامل روانی خطر زا:

زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان ، مسائل و مشكلات روانی بیشتری دارند ، گر چه مشخص شده است كه اختلالات افسردگی یا اضطراب ، شایع ترین بیماری در نزد زنان معتاد به مواد است . مطالعات نشان داده است رفتارهای خودكشی، آسیب پذیری بالا ، عزت نفس پایین در زنان معتاد بسیار بیش تر از دیگران است حتی بسیاری از زنان گرفتار مشكلات بازگشت افسردگی (مزمن) می شوند.

۴) تاثیر اعتیاد بر بارداری زنان :

اكثر دارو های روان گردان و الكل به آسانی از جفت منتقل می شوند و می توانند تاثیری منفی بر رشد جنین بگذارند .

در حقیقت نتیجه استفاده زیاد مواد در دوران بارداری عبارت است از نتایج و پی آمد های منفی و بالقوه ای كه جنین را تهدید می كند . قرار گرفتن رحم در معرض دارو ها و موادی مانند الكل ، كوكائین ، شیشه ، هروئین ، و نیكوتین …. با افزایش میزان سقط غیر عمدی و خود به خود جنین ، مرگ و میر پیش از زایمان ، تولد نارس نوزاد ، تولد نوزاد با وزن كم و مشكلات رفتاری و رشدی در كودكان مرتبط است .

۵) پدیده های اجتماعی :

مصرف مواد مخدر به طور منفی زنان و فرزندان و خانواده شان را تحت تاثیر قرار می دهد . ا نگ بی عفتی و بی بندو باری به زنان معتاد زده می شود . به آنان به چشم اهدافی مقبول و پذیرفتنی برای تهاجم جنسی نگریسته می شود .

بازداشت و زندانی كردن زنان به دلیل خطاهای مرتبط با مواد مخدر دردهه گذشته به طور شگرف افزایش یافته ،جرائمی نظیر دزدی های كوچك، شریك جرائم ، فروش مواد ، روسپی گری و ضرب و شتم و تهاجم .

۶) موانع اجتماعی کنترل اعتیاد:

۱ ۶) نگرش های اجتماعی و فرهنگی به اعتیاد ، شبكه روابط زنان و نقش زنان به عنوان مراقبت كننده، و سرویس دهنده تفاوت مهم بین دیدگاهی كه اعتیاد را یك سوء رفتار اخلاقی و دیدگاهی كه اعتیاد را نوعی بیماری می داند، موضوع كنترل است. جامعه معتقد است كه اخلاقیات انسان ها قادر است امیال و انگیزه های آنها را كنترل كند . زنان معتاد كه به عنوان همسر، مراقبت دهنده و پایه و اساس اخلاق به حساب می آیند، اغلب به دلیل نگاه مرد سالارانه در جامعه که اغلب اعتیاد زنان را منفی تر از مردان می داند ، به آنها انگ هایی زده می شود.

همین نگرش های اجتماعی درباره ناپسند تر بودن اعتیاد زن ، یك مانع عمده درمان آنهاست . حتی زنانی كه خود می دانند از یك بیماری رنج می برند این نگرانی درد آور را كه دیگران مشكل آنها را بپذیرند همراه خود دارند . آنها می ترسندكه خانواده شان ، همراه، شریك ، و یا جفتشان و یا كارفرمایشان دیدگاه مسلط جامعه را كه اعتیاد را یك مشكل اخلاقی می دانند ، داشته باشند وآنها را در درمان حمایت نكنند .

نظر بدهید